سندروم “مادر کامل” چیست و چطور میتوان از آن رهایی یافت؟

تصور کنید مادری را که با تمام توان سعی دارد همه چیز را درست انجام دهد: خانه همیشه تمیز باشد، فرزندش همیشه خوشحال باشد، غذای سالم درست کند، روابط اجتماعی فرزند را به بهترین شکل بسازد و در عین حال خودش هم شاد و موفق بماند.
با این حال، در پایان هر روز، احساس گناه، خستگی و نارضایتی به سراغش میآید.
این تصویر آشنا برای بسیاری از مادران، نشانهای از سندروم “مادر کامل” است.
سندروم مادر کامل چیست؟
سندروم “مادر کامل” یک الگوی روانی است که در آن مادر احساس میکند باید در همهی نقشهای خود به صورت بینقص عمل کند.
او معیارهای بسیار بالایی برای خودش تعیین میکند و زمانی که نمیتواند به این استانداردهای غیرواقعی برسد، دچار احساس گناه، شکست و اضطراب میشود.
این سندروم معمولاً در مادران جدید، مادران شاغل یا افرادی که تحت تاثیر شبکههای اجتماعی و الگوهای ایدهآلسازی شده قرار گرفتهاند، بیشتر دیده میشود.
چرا سندروم مادر کامل به وجود میآید؟
دلایل مختلفی میتواند باعث بروز این سندروم شود، از جمله:
- فشار اجتماعی: رسانهها، شبکههای اجتماعی و حتی اطرافیان تصویری آرمانی از مادری ارائه میدهند.
- الگوهای خانوادگی: مادرانی که در کودکی با انتظارات سختگیرانه روبهرو بودهاند، ممکن است این الگو را تکرار کنند.
- مقایسه با دیگران: دیدن زندگی به ظاهر “کامل” دیگران در فضای مجازی، احساس ناکافی بودن را تشدید میکند.
- کمالگرایی شخصی: برخی افراد به طور ذاتی تمایل به بینقص بودن در همه زمینهها دارند.
نشانههای ابتلا به سندروم مادر کامل
اگر یکی یا چند مورد از نشانههای زیر را تجربه میکنید، ممکن است با این سندروم درگیر باشید:
- احساس مداوم گناه بابت اشتباهات کوچک
- مقایسهی پیوستهی خود با دیگران
- خستگی مفرط روحی و جسمی
- نارضایتی همیشگی از عملکرد خود
- اضطراب درباره قضاوت دیگران
اثرات سندروم مادر کامل بر سلامت روان
ادامهی این الگو میتواند پیامدهای جدی بر سلامت روان مادر داشته باشد:
- افزایش خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان
- کاهش اعتماد به نفس
- احساس انزوا و تنهایی
- بروز مشکلات جسمی ناشی از استرس (مانند سردردهای مزمن، مشکلات گوارشی)
چگونه از سندروم مادر کامل رهایی یابیم؟
رهایی از سندروم مادر کامل نیازمند آگاهی و تمرین مستمر است. در ادامه، مراحل کلیدی برای مقابله با این سندروم آورده شده:
شناخت و پذیرش: اولین قدم، آگاهی از وجود این الگو و پذیرش آن بدون قضاوت خود است. پذیرش اینکه انسان بودن یعنی خطا کردن، اهمیت زیادی دارد.
بازنگری در انتظارات: از خودتان بپرسید:
آیا این استاندارد واقعبینانه است؟
آیا لازم است در همه چیز بهترین باشم؟
کاهش انتظارات غیرواقعی میتواند باری سنگین را از دوش شما بردارد.
تمرکز بر اولویتها: همه چیز اهمیت یکسان ندارد. لیستی از مهمترین نیازهای خود و فرزندتان تهیه کنید و انرژی خود را روی آنها متمرکز کنید.
مراقبت از خود: به یاد داشته باشید: مادری که از خود مراقبت نمیکند، نمیتواند مراقب دیگران باشد. خواب کافی، تغذیه سالم، ورزش منظم و زمانی برای استراحت حق شماست.
درخواست کمک: پذیرفتن کمک از خانواده، دوستان یا حتی مشاوران حرفهای نشانه ضعف نیست؛ بلکه نشانه آگاهی و قدرت است.
دوری از مقایسههای بیاساس: زندگی هر کس منحصر به فرد است. مقایسهی زندگی واقعی خود با زندگی “ویرایش شده” دیگران در شبکههای اجتماعی تنها احساس نارضایتی را افزایش میدهد.